مرد یعنی کار و کار و کار و کار
یکسره در شیفت های بی شمار
مثل یک چیزی میان منگنه
روز و شب ازهر طرف تحت فشار
مرد موجودی است هی در حال دو
جان بر آرد تا برآرد انتظار
او خودش همواره درتولید پول
لیک فرزند و عیالش پول خوار
با چه عشقی دائماً درچرخشند
گرد شهد جیب او زنبور وار
چون که آخر شب به منزل می رسد
خسته اما با لبانی خنده بار
جای چای و یک خدا قوت به او
می شود صد لیست در پیشش قطار
از کتاب و دفتر و خودکار ، تا
اسفناج وپرتقال و زهر مار
آن یکی می خواهد از او شهریه
این یکی هم کفش و کیفی مارک دار
هرچه می گوید که جیبم خالی است
هرچه می گوید ندارم ، ای حوار
نعره می آید : به ما مربوط نیست
ما مگر گفتیم ماهارا بیار
مرد یعنی آنکه با پول و پله
می شود در خانه ، صاحب اعتبار
مرد یعنی سکته ،یعنی سی سی یو
ختم مطلب ، مرد یعنی جان نثار
خلقتش اصلا به این منظور بود
تا در آرد روزگار از وی دمار
مردان آفریننده ی کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده ی مردان مهم.
مردان در سکوت پیر میشوند و در خاموشی اشک میریزند ...
پیاده رو ها را آنقدر میروند تا گم شوند ...
بــرخـی از احـساس هــا را بــایــد ،
مــرد بــاشی ، تــا بـفهمـی !
زن بــاشی تــا ، درک کـنی
یا حق
خوشاآنان کزين جاپرگشودند ازاين زندان ويرانه رهيدند
خوشاآنان که چون منصورحلاج ميان خودوحق چيزي نديدند
خوشاآنان که دراين کلبه غم زشادي ها فقط طعمي چشيدند
472856 بازدید
1447 بازدید امروز
1645 بازدید دیروز
7441 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian